نتایج جستجوی عبارت «دو گردان نیروی دیگر سمیع یزدانی سیاوش فیروزی نژاد» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مسعود خشنود
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ستاره زندگی مسعود خشنود دوم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۹ میان خانواده‌ای متدین و مذهبی در خرمشهر طلوع کرد. دوران کودکی را در خرمشهر سپری و با آغاز سن تحصیلی به شهرستان نی‌ریز مهاجرت کرد. دوره ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبایی با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید منتظری سیرجان به پایان برد. در برخورد با خانواده و دوستانش رفتار بسیار خوبی داشت و از فرزندان قانع و کم‌توقع خانواده بود. هشت‌ساله بود که...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علیجان شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليجان شيخعلي »
بسم الله الرحمن الرحیم من علیجان شیخعلی، فرزند محمد، متولد 1345؛ این چند کلمه را به عنوان وصیتنامه می‌نویسم: چند کلمه درباره آخرت برای شما عزیزان می‌نویسم، موقعی که انسان می‌میرد و در جهان آخرت به سوی پروردگار خود می‌شتابد، در جهان آخرت نتیجه اعمال خوب و بد خود را می‌بیند، انسان اگر نیکوکار در این جهان بوده باشد، خوش و خوشحال و با خیال راحت وارد صف‌های نیکوکاران می‌شود و اگر کار بد کرده باشد از همان وقتی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد جعفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد جعفر رحیمی »
اوایل سال ۱۳۳۶ شمسی، در روستای قلعه عجم کودکی از تبار هابیل به دنیا آمد. نام او را از روی عشق و علاقه به پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) محمدجعفر گذاشتند. محمدجعفر دوران کودکی را با رنج و محرومیت، اما صفا و صمیمیت روستا طی کرد. اگرچه در روستایی محروم بزرگ شد، ولی خانواده‌اش آن‌قدر عزیزش می‌داشتند که کمبود امکانات به‌هیچ‌وجه مانع از بروز استعداد درخشانش نشد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفتِ روستای قلعه عجم، از...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
بسم رب الشهداء و الصدیقین ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون. ( سوره فصلت، آیه 30 ) آنانکه گفتند محققاً پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند و مژده دهند که دیگر هیچ ترسی از وقایع آینده و حزن و اندوهی از گذشته خود ندارید که راحت ابدی شدید و شما را به همان بهشتی که...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد قلی عبدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
پرستوهای مهاجر آمده بودند تا رسیدن بهار را مژده دهند. در روستای مشکان درون خانه‌ای گِلی، ولی پر از صفا و محبت؛ همراه با آواز پرستوها، ـ1/1/1334ـ صدای دلنشین کودکی زیبا، طراوت دوچندان به خانه داد. نامش را محمدقلی نهادند و در کنار خود پرورش‌اش دادند. تحصیلات خود را در مدرسه ابتدائی شهید آیت (ششم بهمن) روستای مشکان آغاز و به پایان رساند. بعلت نبودن دبیرستان در روستا از ادامه تحصیل محروم ماند و به کار کشاورزی پرداخت....
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌خورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانواده‌های معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی باز عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي باز عباسي »
تاریخ وصیتنامه 28/11/1362 علی‌باز عباسی فرزند ایاز شهرستان نی‌ریز روستای دهمورد. آن‌قدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم. با سلام به رهبر کبیرِ عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی. با درود و سلام به رزمندگان عزیز و با سلام به شهدای جنگ تحمیلی. اینجانب سفارش به جوانان عزیز می‌کنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرند که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی‌تفاوتی بمیرید که...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
10/1/ 1342 در شهرستان نی‌ریز بخش آباده، منطقه پیچکان، شادمانی و سرور را به خانواده متدین احمدی ارزانی داشت. کودکی را در میان دشتزارهای پر از گل و زیبایی سپری کرد و برای یاد گرفتن درس زندگی وارد دبستان محل زندگی خویش شد. با موفقیت مرحله تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت. چون در روستای محل زندگی، مدرسه راهنمایی وجود نداشت، نتوانست ادامه تحصیل دهد. سپس ترک تحصیل کرده و دوشادوش پدر مهربان و دلسوز خود مردانه و...
به یاد شهیدان سید مهدی افسر و علی اصغر سرافراز و محسن پرهوده و حسین منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد       گنج  شهادت را  نـکوتر گـوهر آمد                بر سرفرازی سرفراز دیگرآمد نخل ‌شهــادت ‌را ثمرچون ‌شکر آمد   فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان   آری مدارس غــم سراو درس نالان   فضل‌ وهنر ماتم‌نشیــن‌نیکو خصالان          خـون‌می‌چکد ازسیـنه‌های‌ نو نهالان   بر سینه دانش پژوهان  نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی               کـو  آن  خـدایی مـرد  بـاغ  آشنایی   کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی            ای نورجان‌ای‌ افسر دلــها کـــجایی    از  داغ تو برسینه  ما اخگر آمد شد لشکر المهدی عزادار سرافراز                             ...
زندگینامه جانباز علیرضا سلمان پور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علیرضا سلمان‌پور فرزند حسین، در تاریخ 15/11/1338 در شهرستان نی‌ریز در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. دوران دبستان را در مدرسه بختگان طی نموده و ‌ برای ادامه تحصیل به وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شد. دوره متوسطه را ‌‌ در هنرستان شهید باهنر بپایان رساند. با شروع اولین جرقه‌های انقلاب اسلامی، همانند دیگر دوستان و همکلاسانش در صف راهپیمائیها قرار گرفت و در جلسات و مجالسی که بر علیه رژیم منفور پهلوی برگزار می شد شرکت فعال داشت....